حسن بهگر – ۱۶ فوریه ۲۰۱۹
ائتلاف روسیه، سوریه، ایران و عراق با حزب الله لبنان علیه داعش که ائتلاف ۴ + ۱ نیز نامیده می شد توانست داعش را در سوریه شکست دهد. پروژه ی حکومت شام و عراق که میلیاردها دلار هزینه برداشته بود با شکست روبرو شد و اکنون آمریکا آماده خروج از سوریه است. این پیروزی که کشور و نیز حکومت اسد را نجات داد، بیشتر مرهون کوشش های قاسم سلیمانی و قوای تربیت دیده حزب الله لبنان بود. سلیمانی در نیمه ی اول سال ۲۰۱۵ به مسکو سفر کرد و خواستار پشتیبانی نیروی هوایی روسیه شد تا نیروهای زمینیش پشتیبان و مکمل هوایی داشته باشد. جمهوری اسلامی تا حال برای این پشتیبانی لجستیکی، فنی و مالی هزینه های بسیار و سرسام آوری پرداخت کرده است و استدلالش هم این بوده است که اگر با داعش در عراق و سوریه نجنگد باید در ایران بجنگد. اکنون که جنگ تمام شده و داعش هم از میدان به در شده، باید دید آیا جمهوری اسلامی توان ماندن در سوریه را دارد یا نه.
تصمیم ترامپ برای خروج سربازان آمریکایی از سوریه، اسراییل را نگران کرده است، با وجود اینکه جدول زمانی برای این کار تعیین نشده. اسراییل تأکید می کند که استقرار نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی را در بالای سر خود تحمل ناپذیر می داند و می شنویم که هر روز پایگاه های این نیروها را با هواپیما بمباران می کند. شاهدیم که سلاح ضدهوایی سی ۳۰۰ روسیه در مقابل واکنش نشان نمی دهد. امکان اینکه توافقی پنهانی بین پوتین و ترامپ در دیدار هلسینکی انجام شده باشد بعید نیست. اظهارات جسته و گریخته ی مقامات روسی مبنی بر اینکه متحد استراژیک ایران نیستند، می تواند تأیید بر این توافق شمرده شود و حکایت از پایان گرفتن اتحاد ۴ + ۱ دارد. این در حالی است که روسیه به اهداف خود در سوریه رسیده و روابط بسیار خوبی با اسراییل دارد و حاضر نیست روابط خود را به خاطر ایران به خطر بیندازد. پوتین آشکارا از خروج نیروهای نظامی خارجی از سوریه سخن گفته است.
ایالات متحده برای پشتیبانی از نیروهای مخالف اسد یک اتحادیه از نیروهای کرد و عرب و برخی از نیروهای داعشی های شمال سوریه تشکیل داده که از پشتیبانی هوایی و سلاح های پیشرفته برخوردار است. در اواسط ماه ژانویه، معلوم شد که در یکی دو استان بین ارتش سوریه و روسیه و ایران، درگیری رخ داده است. روزنامه های روسی بر این باورند که در ۱۹ ژانویه، حتا سلاح های سنگین از جمله تانک و توپخانه هادر این نزاع مورد استفاده قرار گرفته و در نتیجه حدود ۲۰۰ سرباز سوری کشته شده اند. از جانب دیگر با احتمال درگیری کردها و اعراب و دخالت ترکیه، ادامه ی چنین جدال هایی دور از انتظار نیست.
پرسش اینست آیا بدین ترتیب ماندن ایران در سوریه بدون هیچ متحدی عاقلانه است؟
ترکیه نیز روابط خوبی با اسراییل دارد و تنها جمهوری اسلامی است که با موضع نابودی اسراییل می خواهد در سوریه بماند و این نه فقط برای اسراییل بلکه برای آمریکا و دنیای غرب و شاید حتا روسیه غیر قابل تحمل است. این موضع خصمانه و غیر منطقی، بهره برداری از پیروزی بدست آمده را برای خامنه ای غیرممکن می کند و او با تشدید تحریم ها و مشکلات داخلی و اقتصاد ورشکسته امکان مانوری ندارد.
آیا به کشتن دادن انسان ها و به هرزدادن این همه منابع مالی به سود و منافع ملی ایرانیان است؟ با توجه به اینکه ماندن ایران در سوریه خطر جنگ با اسراییل را نیز در پی دارد و با توجه به کوشش آمریکا برای تشکیل ناتوی عربی، خطر جدی است.
البته تشکیل چنین گروهی نیز برای اسرائیل و متحدانش «غیرقابل تحمل» خواهد بود. ولی نکته در این جاست که شرکت سهامی داعش با صرف میلیاردها دلار و به کشتن دادن صدها هزار انسان، کوشید تا نه فقط نظام اسد که سوریه را از روی نقشه محو کند و در این کار شکست سختی خورد. از آن روز هم و غم این گروه متوجه پاک کردن نتایج این شکست شده و اعضایش طوری رفتار می کنند که گویی جنگ را برده اند! ضعف جمهوری اسلامی است که بدان ها چنین فرصتی را عرضه داشته است و موجد این تصور شده که روسیه می تواند به جای آنها زحمت بیرون کردن جمهوری اسلامی را بکشد. نکته در این است که همه ی اینها، از جمله روسیه، به طور کلاسیک و با وارد کردن نیروی نظامی وارد این مبارزه شده اند، در صورتی که جمهوری اسلامی، در عین وارد کردن نیروهای متفقش، در کشور ریشه دوانده و روی تشکیل میلیشیای محلی سرمایه گذاری کرده. البته این تصور هست و تبلیغ هم می شود که جمهوری اسلامی دست نشانده ی روسیه است، ولی قراین چنین چیزی نشان نمی دهد، چون اگر چنین بود، فرمان روسیه برای خروج جمهوری اسلامی کافی می بود که به نظر می آید، نیست.
به این ترتیب خواست خروج این کشور از سوریه، با در نظر گرفتن قلت شمار نیروهای ایرانی، مشکل اسرائیل و متحدانش را حل نخواهد کرد. آنچه باقی خواهد ماند، یا سوری است یا حداکثر لبنانی. حتی اگر حزب الله هم از این کشور بیرون برود که بسیار بعید به نظر می آید، آنهایی که جمهوری اسلامی تربیت کرده بر جا خواهند ماند. به تصور من احتمال اینکه جمهوری اسلامی بعد از تربیت گروه های مشابه حشدالشعبی در سوریه، آنجا را ترک کند، وجود دارد. ولی این احتمال هم بدون درگیری جدی بعید به نظر می رسد و چیزی که از این بعیدتر می نماید، این است که اسرائیل و متحدانش بتوانند موقعیت را در سوریه به قبل از ظهور داعش برگردانند.
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است